مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو

ساخت وبلاگ
این یادداشت را سال پیش همین روزها، اواخر تیر و اوایل مرداد در دفترچه قرمزی که تازه آن روزها خریده بودم نوشتم، اولین یادداشت: باید گاهی برای خودم حرف بزنم، نه بلند بلند، باید بنویسم. باید یادم بماند که هر کسی نمیتواند حرفهایم را بشنود. نه این که مشکل از کسی باشد، مشکل از حرفهای من است که آشنای کسی ن مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو...ادامه مطلب
ما را در سایت مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : c1001shabbamb بازدید : 88 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1396 ساعت: 5:33

همین الان فقط همین را می‌دانم که ضربان قلبم به شدت بالاست، دستهایم یخ زده‌اند و معده‌ام میل غذا ندارد! راستش خودم هم از این وضعیت خسته شده‌ام، آنقدر زیاد که دلم میخواهد خودم را بردارم بگذارم دم در یا در سبدی کنار خیابانی در شمال شهر رهایش کنم یا در کنار راه‌آبی در جنوب شهر جنازه‌اش را باقی بگذارم! مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو...ادامه مطلب
ما را در سایت مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : c1001shabbamb بازدید : 58 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 20:43

نشسته ام پشت میز خیره شدم به پیکسل‌های نورانی گمشده در ریسمانهای مرتعش جهان! تو را میبینم، نشسته‌ای آن طرفتر و برایم برای اولین‌بار غذا پخته‌ای، رشته‌های نارنجی و سرخ، نگاهت درست شبیه تجربه اولین دستپخت بشریت تازه و کشف نشده است، لبخندت درست از پشت پیکسل‌ها به سمت من می‌آید، گرم می‌شود دلم، از پشت مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو...ادامه مطلب
ما را در سایت مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : c1001shabbamb بازدید : 76 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1396 ساعت: 1:31

من تمام شهر را گشته ام با تمام خانه ها و پنجره های باز با تمام نیمکتها و پیاده روها آشنام...  آنقدر گشته ام  که ردپای تمام معشوقه ها را میشناسم و انگشتانم نقشه گنجی ست برای دلداده هایی که  دلدارهایشان را گم کرده اند اما تو...  بی ردپاترین معشوقه جهانی که هر چه میجویم نمیابمت رفتنت چشم انداز وسیعی ا مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو...ادامه مطلب
ما را در سایت مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : c1001shabbamb بازدید : 83 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 21:34

محبوب من! 

رفتن ات آزمون من است

تمام رنج ها و اشکهایم

سنگینی تمام جهان بر قلبم

سنجش قلب من است

تو 

عشق به اختیارِ

زیستنم در تمام قرنها هستی

آزمون تلخی ست

اما

شوق دوباره دیدنت

بازگشتنت

بوسیدنت، بوییدنت

و در آغوش کشیدنت 

شیرینی بر جان من است

محبوب ابدی من

تو را باز خواهم جست

پس از تمامی این رنجها

....

مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو...
ما را در سایت مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : c1001shabbamb بازدید : 106 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 6:10

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو...
ما را در سایت مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : c1001shabbamb بازدید : 88 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 21:11

تمام تابستان بوی تو را دارد 

پر از حال و هوای تو

داغِ داغ

شبیه اهوازت... 

مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو...
ما را در سایت مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : c1001shabbamb بازدید : 80 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 21:11

دیگر کافی است

میخواهم چشمانم را ببندم

در میان این شهر شلوغ

بین تمام صداها 

صدای پای تو را بشناسم

میخواهم عطر تنت را احساس کنم

گرمای حضورت را

و صدای نفس هایت

که وقتی چشمانم را باز میکنم

در برابرم باشی

که بیایی تا در برم باشی

و من درباره تمام اینها

روزها و شبها فکر میکنم

و می اندیشم که بازمی گردی... 

مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو...
ما را در سایت مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : c1001shabbamb بازدید : 78 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 21:11

شهرزاد

قصه های زیادی گفتی

تا پادشاه از جانت بگذرد

اما به قصه او که رسیدی

جانت به لبت رسید

و پادشاه

که عاشقت شده بود

لبهای یک جسد را بوسید... 

پ.ن:آقای اشمیت مهربان با اسمم سرود! 

مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو...
ما را در سایت مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : c1001shabbamb بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 21:11

چشمانم را بسته‌ام ایستاده‌ام کنار دریاچه‌ای آرام، سنگ ریزه‌ای پرت می‌کنم آرامش دریاچه آشوب می‌شود تنها با سنگ ریزه‌ای کوچک... امواج ناآرامی آرام آرام می‌روند تا آن سوی دریاچه درد عمیقی در قلبم موج می‌زند می‌اندیشم که چه بگویم خالی از تمام واژه‌ها و صداها شهرزادی خالی از قصه‌ها و حکایت‌ها با دلی آشوب مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو...ادامه مطلب
ما را در سایت مرثیه‌ای برای تو و چند تار مو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : c1001shabbamb بازدید : 94 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 3:12